loading...
پسرهای تنها
AhmadGhorbi بازدید : 184 سه شنبه 1392/03/21 نظرات (3)

یه روزی آقـــای کـــلاغ

یا به قول بعضیا جناب زاغ

رو دوچرخه پا می‌زد

رد شدش از دم باغ

دوچرخه

پای یک درخت رسید

صدای خوبی شنید

نگاهی کرد به بالا

صاحب صدا رو دید

یه قناری بود قشنگ

بال و پر، پر آب و رنگ

وقتی جیک جیکو می‌کرد

آب می‌کردش دل سنگ

پای یک درخت رسید

 صدای خوبی شنید

نگاهی کرد به بالا

صاحب صدا رو دید

یه قناری بود قشنگ

بال و پر، پر آب و رنگ

وقتی جیک جیکو می‌کرد

آب می‌کردش دل سنگ

قلب زاغ تکونی خورد

قناری عقلشو برد

توی فکر قناری

تا دو روز غذا نخورد

رفتش پیش قناری

روز سوم کلاغه

گفتش عزیزم سلام

اومدم خواستگاری!

خواستگاری

نگاهی کرد قناری

بالا و پایین، راست و چپ

پوزخندی زد به کلاغ

گفتش که عجب! عجب!

منقار من قلمی

منقار تو بیست وجب

واسه چی زنت بشم؟

مغز من نکرده تب

کلاغه دلش شیکست

ولی دید یه راهی هست

برای سفر به شهر

بار و بندیلش رو بست

یه مدت از کلاغه

هیچ کجا خبر نبود

وقتی برگشت به خونه

از نوکش اثر نبود

داده بود عمل کنن
منقار درازشو

فکر کرد این بار می‌خره

قناریه نازشو

باز کلاغ دلش شیکست

نگاه کرد به سر و دست

آره خب، سیاه بودش

اینجوری بوده و هست

دوباره یه فکری کرد

رنگ مو تهیه کرد

خودشو از سر تا پا

رفت و کردش زرد زرد

رفتش و گفت: قناری

اومدم خواستگاری

شدم عینهو خودت

بگو که دوسم داری

اخمای قناریه

دوباره رفتش تو هم!

کله‌مو نگاه بکن

گیسوهام پر پیچ و خم

موهای روی سرت

وای که هست خیلی کم

فردا روزی تاس می‌شی

زندگی‌مون میشه غم

کلاغ رفتش به خونه

نگاه کرد به آیینه

نکنه خدا جونم

سرنوشت من اینه؟!

ولی نا امید نشد

رفت تو فکر کلاگیس

گذاشت اونو رو سرش

تفی کرد با دو تا لیس

کلاه گیسه چسبیدش

خیلی محکم و تمیز

روی کله‌ی کلاغ

نمی‌خورد حتی یه لیز

نگاه که خوب می‌کنم

می‌بینم گردنتو

یه جورایی درازه

نمی‌شم من زن تو

کلاغه رفتشو من

نمی‌دونم چی جوری

وقتی اومدش ولی

گردنش بود اینجوری

خجالت نمی‌کشی؟

با اون گوشتای شیکم!؟

دوست دارم شوهر من

باشه پیمناست دست کم!

دیگه از فردا کلاغ

حسابی رفت توی رژیم

 

می‌کردش بدنسازی

بارفیکس و دمبل و سیم

بعدش هم می‌رفت تو پارک

می‌دویید راهای دور

آره این کلاغ ما

خیلی خیلی بود صبور

واسه ریختن عرق

می‌کردش طناب‌بازی

ولی از روند کار

نبودش خیلی راضی

پا شدو رفتش به شهر

دنبال دکتر خوب

دو هفته بستری شد

که بشه یه تیکه چوب

قرصای جور و واجور

رژیمای رنگارنگ

تمرینهای ورزشی

لباسای کیپ تنگ

آخرش اومد رو فرم

هیکل و وزن کلاغ

با هزار تا آرزو

اومدش به سمت باغ

 

وقتی از دور میومد

شنیدش صدای ساز

تنبک و تنبور و دف

شادی و رقص و آواز

دل زاغه هری ریخت

نکنه قناریه؟

شایدم عروسی

بازای شکاریه!

دیدش ای وای قناری

پوشیده رخت عروس

یعنی دامادش کیه؟

طاووسه یا که خروس؟

هی کی هست لابد تو تیپ

حرف اولو می‌زنه!

توی هیکل و صورت

صد برابر منه

کلاغه رفتشو دید

شوهر قناری رو

شوکه شد، نمی‌دونست

چیز اصل کاری رو!

می‌دونین مشکل کار

از همون اول چی بود؟

کلاغه دوچرخه داشت

صاحب بی ام و نبود...

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط nazanin در تاریخ 1392/03/25 و 14:27 دقیقه ارسال شده است

خیلی قشنگ بودشکلک
پاسخ : قابلی نداشت...ممنون که سر زدی بازم بهمون سر بزن

این نظر توسط mahsa در تاریخ 1392/03/22 و 14:49 دقیقه ارسال شده است

salam mamnon ke sar zadi link shodi شکلک
پاسخ : salam az in ke sar zadi behem mamnoon

baz ham behemoon sar bezan

shoma ham link shodi


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    نظرتون درباره وب سایت ما چیه؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 12
  • کل نظرات : 32
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 19
  • بازدید ماه : 39
  • بازدید سال : 294
  • بازدید کلی : 10,504
  • کدهای اختصاصی
    Ahmad saeedi-Deltangi
    صداياب